بر پایه احادیث ، منطقه عمومى ظهور حضرت ، شامل کشورهاى یمن ، حجاز ، ایران ، عراق ، منطقه شام و فلسطین ، مصر و مغرب عربى است . سیمایى که این احادیث از اوضاع جهان و اوضاع منطقه ظهور در آن دوران ارائه مى کنند سیمائى کلى ست که بسیارى از حوادث بزرگ را همراه با جزئیات آن در کنار نام اشخاص و مکان ها بیان نموده و من تلاش کرده ام تا تصویر شفاف دوران ظهور را به شکل دقیق و بهم پیوسته از میان احادیث ، استخراج و در دسترس عموم مسلمانان قرار دهم . احادیث ما بیانگر آن است که ظهور حضرت مهدى ( علیه السلام ) پس از یک رشته حوادث مقدماتى منطقه اى و بین المللى از شهر مکه آغاز خواهد شد . در سطح منطقه ظهور ، ابتدا دو دولت هوادار آن حضرت در ایران و یمن تشکیل مى گردد . یاوران ایرانى حضرت ، دولت خود را سالها قبل از ظهور برپا مى کنند و پس از قرار گرفتن در یک جنگ طولانى ، آنرا با پیروزى به پایان مى برند . اندکى قبل از ظهور ، در بین ایرانیان دو شخصیت برجسته بر مسند قدرت تکیه مى زنند ، یکى مردى خراسانى ست که در قالب یک چهره سیاسى و دیگرى شخصى به نام شعیب فرزند صالح که در قالب یک چهره نظامى بروز مى کنند . ایرانیان به رهبرى آنان ، نقش مهمى در حرکتهاى ظهور حضرت برعهده مى گیرند . و اما یاران یمنى حضرت ، نهضت خود را تنها چند ماه قبل از ظهور آغاز مى کنند . به نظر مى رسد که یمنى ها علاوه بر آماده کردن مقدمات ظهور ، در حوادث آن روز حجاز که با خلأ سیاسى روبرو خواهد بود ایفاى نقش خواهند کرد . در حجاز ، پادشاهى به نام عبدالله که از خاندان معروف آن سرزمین است ، به قتل مى رسد ، او آخرین پادشاه سرزمین حجاز خواهد بود . در پى این حادثه بر سر جانشینى او اختلافات فراوانى ایجاد مى شود . این اختلافها به خلأ سیاسى در منطقه حجاز منتهى گشته و تا ظهور حضرت ادامه مى یابد : " آنگاه که عبدالله بمیرد ، مردم در انتخاب جانشین او به توافق نرسند ، اختلاف ها آغاز شود و این اختلاف به خواست خداوند ، تا ظهور مولایتان تداوم یابد . بطورى که دوران سلطنتهاى طولانى به پایان رسد و عمر حکومت حاکمان به چند ماه و چند روز کاهش یابد . ابو بصیر مى گوید : عرض کردم : آیا این دوران طولانى خواهد بود ؟ فرمود : هرگز . " پس از قتل عبدالله ، اختلافها به درگیرى میان قبائل حجاز تبدیل مى گردد : " از نشانه هاى ظهور ، حادثه اى است که بین مکه و مدینه رخ مى دهد . به امام عرض کردم حادثه چیست ؟ فرمود : بر اثر تعصبهاى قبیله اى ، میان مکه و مدینه فلانى پانزده نفر از سران قبیله فلان را خواهد کشت " . امام به سرزمین عراق وارد مى شود . ابتدا اوضاع داخلى را سامان مى بخشد . سپس گروههاى باقیمانده از لشکر سفیانى را شکست داده و شورشیان متفرقى را که در گوشه و کنار تلاش هاى بى ثمرى علیه امام دارند ، سرکوب مى کند . آنگاه عراق را به عنوان مرکز حکومت و شهر کوفه را پایتخت آن قرار مى دهد . با این اقدام حضرت ، کشورهاى یمن ، حجاز ، ایران ، عراق و دولتهاى خلیج ، یکپارچه تحت فرماندهى و رهبرى آن وجود مبارک قرار مى گیرد . سفیانى پس از تحمل دو شکست خود ، یکى در عراق به دست ایرانى ها و یمنى ها ، و دیگرى در حجاز بواسطه معجزه ، عقب نشینى کرده و باقیمانده نیروهاى خود را داخل سرزمین شام جمع مى کند تا براى مقابله با پیشروى سپاه امام به طرف دمشق و قدس ، آماده شود . احادیث ما ، نبرد یاران امام زمان ( عج ) با سپاه سفیانى را حماسه اى بزرگ توصیف مى کنند که از عکا تا صور و انطاکیه در ساحل دریاى مدیترانه و از دمشق تا طبریه و قدس در جبهه داخلى امتداد دارد . در این نبرد بزرگ ، غضب الهى بر سفیانى و هم پیمانان یهودى و رومى اش ( غربى ها ) فرود آمده و پس از شکستى سخت و کوبنده ، سفیانى اسیر و کشته مى شود . امام زمان ( علیه السلام ) به همراه مسلمانان وارد قدس مى گردد . روایات از نهضت دیگرى خبر مى دهند که زمینه ساز حکومت حضرت بوده و در یمن پدید مى آید . رهبر آن نهضت مورد ستایش قرار گرفته و یارى او بر مسلمانان واجب شمرده شده است : " هیچ پرچمى همچون پرچم یمانى هدایتگر نیست ، پس از خروج او فروش سلاح به مردم حرام شود پس به یارى او بشتابید ، سرپیچى از او بر هیچ مسلمانى جایز نیست و هر کس چنین کند اهل آتش خواهد یک حدیث ، از ورود نیروهاى یمنى به عراق خبر مى دهد که جهت یارى ایرانیان در برابر نیروهاى سفیانى دست به کار مى شوند و ظاهراً سپاه یمانى در یارى حضرت ( علیه السلام ) در حجاز نیز نقش مهمى ایفاء مى کنند . روایات بسیارى در مورد اوضاع و احوال عرب ها و حاکمانشان در زمانِ ظهور و نهضت قبل از ظهور حضرت مهدى ( علیه السلام ) به دست ما رسیده است که در اینجا فهرست وار به این روایتها اشاره مى کنیم : 1 - احادیثى که از تشکیل حکومتى در یمن خبر مى دهند که زمینه ساز ظهور آن حضرت مى گردد . در احادیث از این حرکت ستایش شده ، و ما بطور جداگانه آنها را مورد بررسى قرار خواهیم داد . روایت هاى دیگرى از این دست وجود دارد که جملگى بیانگر آن است که عرب ها از عقاید و ارزشهاى خود فاصله مى گیرند و هر صاحب اندیشه اى ، دیگران را به تبعیت از اندیشه خود فرا مى خواند . و این به نوعى هرج و مرج فکرى در میان مردم منتهى مى گردد . همچنین روایاتى بیانگر آنند که همه عرب ها بجز انقلابیون یمن و حرکت هاى اسلامى زمینه ساز ظهور ، با عجم یعنى ایرانیان ، یا با فرماندهان آنها اختلاف پیدا مى کنند و این اختلاف تا ظهور حضرت مهدى ( علیه السلام ) ادامه مى یابد . دسته اى دیگر از احادیث ، بیانگر نبرد حضرت مهدى ( علیه السلام ) با عرب هاست، در این روایات جنگ حضرت با اندک باقیمانده هاى رژیم حجاز ، بعد از آزاد سازى مکه و مدینه و چه بسا هنگام آزاد سازى آن صورت مى گیرد . سپس نبردهاى متعدد آن حضرت با سفیانى در عراق و جنگ بزرگ امام ( علیه السلام ) با سفیانى در فلسطین به وقوع مى پیوندد . اما سفیانى در نُه ماهه پایانى حکومت خود ، دست به نبردهاى بزرگى مى زند که مهمترین آنها با ترک ها و هوادارانشان در قرقیسیا و سپس نبردهاى او در عراق با ایرانى ها است که زمینه سازان ظهوراند . طبق برخى روایات یمنى ها نیز با ایرانیان همراهى مى کنند . به هر حال حضرت ، مدینه و حجاز را فتح و نیروهاى دشمن را سرکوب مى کند و لشکر سفیانى هر جا که رویاروى او باشند ، از حجاز تا عراق و شام ، شکست مى خورند . همچنانکه طبق روایات یک یا چند نبرد نیز در عراق بین لشکر سفیانى با سپاهیان مهدى ( علیه السلام ) و یاران یمنى و خراسانى آن حضرت اتفاق مى افتد اما روایاتى نیز وجود دارد که از درگیرى نیروهاى سفیانى در عراق سخن مى گوید واین بار سفیانى با نیروى یکپارچه و متشکل امام مهدى ( علیه السلام ) روبرو مى شود . حضرت ، شعیب بن صالح ، فرمانده نیروهاى ایرانى را به بعنوان فرمانده کل نیروهاى خود که بخش عظیمى از آنان ایرانى و یمنى و بخشى دیگر از سایر سرزمین هاى اسلامى اند ، انتخاب مى کند |
نظرات ارسال شده