ادامه مطلب
آشوب گرى شرق و غرب عليه مسلمانانبرگرفته از كتاب : عصر ظهورواژه ((فتنه )) در قرآن كريم و سنت به دو معناى عام و خاص آمده ، معنى عام عبارت است از هر امتحان و آزمايشى كه براى انسان پيش آيد، خواه از ناحيه خود انسان باشد يا از ناحيه شيطان و يا از سوى مردم و خواه از امتحان ، كامياب و روسفيد بيرون آيد و از فتنه و آشوب برهد و يا در آن سقوط نمايد.
ادامه مطلب
سيماى كلى دوران ظهوربا آنكه قرآن كريم معجزه جاويد پيامبر اسلام (ص ) است و در هر زمان و نسلى تازگى دارد....با اين وصف از جمله معجزه هاى هميشه تازه وى خبرهايى است كه توسط آن حضرت از آينده زندگى انسانها و خط سير اسلام ، تا فرا رسيدن زمان بازگشت اسلام (موعود) بيان شده است عصرى كه خداوند دين خود را برتمام اديان و مكاتب جهان برخلاف خواست مشركان و كافران پيروز مى گرداند.
ادامه مطلب
.
محاسبه دوم
شاه بیت غزل خدا حافظی بنی اسرائیل آخرین جمله در آیه 104 اسراء مباشد.
وقلنا من بعده لبني إسرءيل اسكنوا الأرض فإذا جاء وعد الاءخرة جئنا بكم لفيفا
اگر این قسمت از آیه 104 را نیز با حساب ابجد محاسبه کنیم عدد 2022 ظاهر میشود که معادل میلادی سال 1401 هجری شمسی است.
ادامه مطلب
کلیدچهارم
کار برد کلید فوق در داستان عزیر
داستان عزیر از جهات متعدد شبیه به داستان اصحاب کهف است.
خداوند در داستان عزیر نیز از این کلید استفاده میکند.
خداوند در آیه 259 سوره بقره به ماجرای عزیر میپردازد و میفرماید :
تو در این جا 100 سال بسر بردی. وما تو را نشانه ای برای مردم قرار دادیم. آنگاه که مسئله برای او روشن شد، عزیر گفت میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست.
ادامه مطلب
کشف کلید اسرار قرآن
کلید اول
تا کنون در تمام تفاسیر هر جا سخن از پیشگوئی های قرآن بمیان آمده است بلا فاصله به سوره روم اشاره رفته است.
براستی سوره روم سوره عجیبی است.
ناگهان در میان بهت مومنان پیامبر عظیم الشأن اسلام از ماجرائی خبر داد که همزمان با گفتار آنحضرت در آنسوی زمین درحال وقوع بود.
(30:1) الم
ادامه مطلب
احتمال سقوط اسراییل در سال 2022 میلادی
به گزارش «شیعه نیوز» اقای سید عبدالله حسینی از مرکز اسلامی ژوهانسبورگ طی مقاله ای با استناد به تفسیر ریاضی از سوره مبارکه اسراء و کهف این چنین نوشته است:
پیش بینی قرآنی یا تصادف عددی؟
تفسیر ریاضی سوره مبارکه اسراء وکهف
ادامه مطلب
آیا پیامبر ازخداوند خواست امام حسین(ع) کشته نشود؟/ اولین زن شهیده کربلا که بود؟/ با زنان کربلا بیشتر
عظمت واقعه عاشورا به قدری است که علی رغم تمام کارهایی که پیرامون این موضوع انجام شده، بازهم دریایی از حقایق هیچگاه بیان نشده است. برخلاف مردان حاضر در کربلا، کمتر نامی از زنان آورده شده و مردم درباره آنها شناخت زیادی ندارند . زنانی که دراین واقعه بسیار موثر بودنه اند. زنانی همچون ام سلیمان، ام وهب، فکهیه، حسنیه و ...
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
یکی از اعتقادات شیعیان این است که در زمان ظهور در اواخر حکومت امام عصر(علیه السلام) ائمه رجعت می کنند، بر این اساس امامان زنده می شوند، به دنیا برمی گردند و حکومت امام را ادامه می دهند.
ادامه مطلب
بعد از نقل زیارت علقمه میگوید: امام باقر(علیهالسلام) به من فرمودند اگر بتوانى هر روز در خانه خود این زیارت را بخوانى تمام این ثوابها براى تو خواهد بود.
ادامه مطلب
امام صادق(ع) فرمود: هیچ معجزهاى از معجزات انبیاء نیست مگر اینکه خداوند آن را به دست حضرت قائم(عج) براى اتمام حجت بر دشمنان ظاهر خواهد کرد
موعود: معجزه در اصطلاح این است که مدعى منصبى از مناصب الهى، براى اثبات صحت ادعایش، کارى را انجام دهد که خارق قوانین طبیعى است و دیگران از انجام دادن آن عاجز هستند، در اصطلاح قرآن این فرآیند «بیّنه» و «آیه» نامیده مىشود، خداوند متعال مىفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ...»(1) ما، رسولان خود را با دلایل روشن (معجزه) فرستادیم و با آنان، کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.
امام صادق(ع) درباره علت اعطاى معجزه از سوى خداوند میفرماید: «معجزه، علامتى است از طرف خداوند که آن را فقط به انبیا و رسل و امامان اعطا مىکند تا صدق آنان از دروغ دروغگو شناخته شود»(2)، پس انجام دادن معجزات و کرامات از سوى امامان معصوم(ع) از جمله امام زمان(عج) امر عجیبى نیست، با مراجعه به کتابهاى تاریخى و روایى مشاهده مىکنیم که معجزات و کرامات فراوانى از سوى آنان به وقوع پیوسته است، آنچه در ادامه میآید اشارهای اجمالی به بعضی کرامات امام زمان(عج) در دوران تولد، کودکی، غیبت و دوران ظهور است:
تولد بدون ظاهر شدن آثار حمل
از امام حسن عسکرى(ع) نقل شده که به حکیمه -دختر امام جواد(ع)- فرمود: امشب، به خانه ما بیا، زیرا امر مهمّى رخ خواهد داد، حکیمه پرسید: چه اتفاقى؟، امام(ع) فرمود: قائم آل محمد امشب به دنیا خواهد آمد، حکیمه پرسید: از چه کسى؟ امام(ع) فرمود: از نرجس.
حکیمه مىگوید: به نزد نرجس رفتم و به او، فرزند بزرگوارى را بشارت دادم، در حالى که هیچ اثر حملى در او مشاهده نکردم.(3)
قرآن خواندن در بدو تولد
هنگامى که امام مهدى(عج) از مادر تولد شد، ایشان را به امام حسن عسکرى(ع) دادند. آن حضرت وى را در آغوش گرفت و فرمود: قرآن بخوان، امام زمان(عج) شروع به قرآن خواندن کرد.(4)
شفاى مریض لاعلاج
محمّد بن یوسف نقل مىکند، به مرضى دچار شدم که پزشکان از علاج آن ناامید شدند، نامهاى به حضرت امام مهدى(عج) نوشتم و از آن حضرت، طلب شفا کردم، ایشان در جواب نوشتند: «ألبسک الله العافیه» خداوند، بر تو لباس عافیت بپوشاند، مدتى نگذشت که شفا پیدا کردم و وقتى پزشکان از این ماجرا مطلع شدند، گفتند: این شفا و عافیت، به یقین از جانب خداوند بوده است.(5)
طلا شدن سنگریزه
یکى از اهالى مدائن مى گوید: به همراه رفیقم، به حج مى رفتیم، در نزدیکى موقف، فقیرى به سوى ما آمد، ما به او جواب رد دادیم، سپس به سوى جوانى خوشسیما که ردایى پوشیده بود رفت، او، سنگى از روى زمین برداشت و به فقیر داد، شخص فقیر، مدت زیادى در حق او دعا مىکرد، در این هنگام، آن جوان غائب شد، ما به نزد مرد فقیر رفتیم و گفتیم: «واى بر تو! آیا براى گرفتن یک سنگ، این قدر دعا مى کنى؟ ناگهان در دست او سنگى از طلا دیدیم که در حدود بیست مثقال مىشد، وقتى در مورد آن جوان از اهل مکه و مدینه سؤال کردیم، گفتند: «چنین شخصى از علویان است و هر سال با پاى پیاده به حج مىآید.(6)
معجزاتى که امام مهدى(عج) به هنگام ظهور انجام خواهد داد
امام صادق(ع) مىفرماید: هیچ معجزهاى از معجزات انبیا نیست، مگر اینکه خداوند آن را به دست حضرت قائم(عج) براى اتمام حجت، بر دشمنان ظاهر خواهد کرد.(7)
بنابراین، معجزات آن حضرت به دوره قبل از غیبت و غیبت ختم نمىشود و به هنگام ظهور نیز آن حضرت براى معرفى حقانیت خویش و اتمام حجت بر دشمنان و منکران معجزاتى را انجام خواهند داد.
*پینوشتها:
[1]. الحدید: 25.
[2]. بحارالأنوار، ج 11، ص 71.
[3]. مدینة المعاجز، سیدهاشم بحرانى، ج 8، ص 10 و 26، مؤسسه معارف اسلامى، چاپ اول، 1416 هق.
[4]. تبصرة الولى، سیدهاشم بحرانى، ج 18.
[5]. بحارالأنوار، ج 51، ص 297; اصول کافى، ج 1، ص 519.
[6]. اصول کافى، ج 1، ص 332; مدینة المعاجز، ج 8، ص 71.
[7]. منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، لطفالله صافى، ص 312، مکتبة الصدر، چاپ سوم.
ادامه مطلب
حفاظت از مناسک حج در اختیار شرکتی است با نام «المجال»، وابسته به شرکت «G4S» است که از سال 2007 امنیت زندانهای اسرائیل را هم به دست داشته است. به نوشته یک ماهنامه آمریکایی، این شرکت سومین کمپانی بزرگ خصوصی دنیا از نظر تعداد شاغلان است و تعداد نیروهایش سه برابر ارتش بریتانیاست.
ادامه مطلب
سیدحسن نصرالله :
وقتی که ما در جنوب لبنان پیروز شدیم. خدمت آقا رسیدیم و من با تأسف و ناامیدی گفتم: "حضرت آقا هجده سال طول کشید تا حزبالله جنوب لبنان را آزاد کرد، فلسطین چقدر طول خواهد کشید؟!" آقا فرمودند: " حالا که پرسیدید میگویم که اعتقاد دارم آزادی قدس کمتر از آن طول میکشد."
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930505000633
ادامه مطلب
آیت الله سید احمد نجفی نقل می نمایند : در نجف مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی که پدر زن اینجانب بود بعضی از مسایلی را که می خواست برای امام رخ بدهد. از قبل می دانست و به من هم می گفت. من به ایشان عرض کردم شما از کجا این مسایل را می دانید؟ ایشان قضیه ای را نقل کردند که:
ما در خدمت مرحوم آیت الله حاج سید علی قاضی که استاد اخلاق بزرگانی مانند آقای بهجت، مرحوم آقای قوچانی، مرحوم آقای میلانی و... بودند حاضر بودیم. هر روز به محضر ایشان می رفتیم و استفاده می کردیم. یک روز دو نفر از شاگردهایی که هر روز به محضر مرحوم قاضی مشرف می شدند خبر دادند که آقای حاج آقا روح الله خمینی (امام در آن زمان به این لقب معروف بودند) به نجف آمده اند و می خواهند با شما ملاقات کنند.
ما که سمت شاگردی امام را داشتیم خوشحال شدیم که در این ملاقات استاد ما (حضرت امام) در حوزه قم معرفی می شود. چون اگر شخصی مثل مرحوم قاضی ایشان را می پسندید برای ما خیلی مهم بود. روزی معین شد و امام تشریف آوردند ما هم در کتابخانه آقای قاضی نشسته بودیم وقتی امام به آقای قاضی وارد شدند به ایشان سلام کردند . روش مرحوم آقای قاضی این بود که هر کس به ایشان وارد می شد جلوی او هر کس که بود بلند می شد و به بعضی هم جای مخصوصی را تعارف می کرد که بنشینند ولی وقتی امام وارد شدند آقای قاضی جلوی امام بلند نشدند و هیچ هم به ایشان تعارف نکردند که جایی بنشینند امام هم در کمال ادب دو زانو دم در اتاق ایشان نشست.
طلاب و شاگردان امام که در آن جلسه حاضر بودند ناراحت شدند که چرا مرحوم آقای قاضی در برابر این مرد بزرگ و فاضل و وارسته حوزه قم بلند نشدند. آن دو نفری که معرف امام به آقای قاضی بودند هم وارد شدند و در جای همیشگی خودشان نشستند. بیش از یک ساعت مجلس به سکوت تام گذشت و هیچ کس هم هیچ صحبتی نکرد. امام هم در تمام این مدت سرشان پایین بود و به دستشان نگاه می کردند. مرحوم قاضی هم همینطور ساکت بودند و سرشان را پایین انداخته بودند.
بعد از این مدت ناگهان مرحوم قاضی رو کردند به من و فرمودند آقای حاج شیخ عباس (قوچانی) آن کتاب را بیاور. من به تمام کتابهای ایشان آشنا بودم چون بعضی از این کتابها را شاید صد مرتبه یا بیشتر خدمت آقای قاضی آورده بودم و مباحثی را که لازم بود بررسی کرده بودم. تا ایشان گفتند آن کتاب را بیاور من دستم بی اختیار به طرف کتابی رفت که تا آن وقت آن کتاب را در آن کتابخانه ندیده بودم حتی از آقای قاضی نپرسیدم کدام کتاب. مثلا کتاب دست راست، دست چپ، قفسه بالا . همانطور بی اراده دستم به آن کتاب برخورد آن را آوردم و آقای قاضی فرمودند آن را باز کن. گفتم آقا چه صفحه ای را باز کنم؟ فرمودند هر کجایش که باشد من هم همین طوری کتاب را باز کردم دیدم که آن کتاب به زبان فارسی است و لذا بیشتر تعجب کردم. چون طی چند سالی که من در خدمت آقای قاضی بودم این کتاب را حتی یک مرتبه هم ندیده بودم حتی جلد آن را هم ندیده بودم کتاب را که باز کردم دیدم اول صفحه نوشته شده حکایت. گفتم آقا نوشته شده حکایت. فرمود، باشد بخوان. مضمون آن حکایت آن بود :
که یک مملکتی بود که در آن مملکت سلطانی حکومت می کرد. این سلطان به جهت فسق و فجور و معصیتی که از ناحیه خود و خاندانش در آن مملکت رخ داد به تباهی دینی کشیده شد و فساد در آنجا رایج شد عالم بزرگوار و مردی روحانی و الهی علیه آن سلطان قیام کرد. این مرد روحانی هر چه آن سلطان را نصیحت کرد به نتیجه ای نرسید لذا مجبور شد علیه سلطان اقدام شدیدتری بکند. پس از این شدت عمل، سلطان آن عالم دینی را دستگیر و پس از زندان او را به یکی از ممالک مجاور تبعید کرد. بعد از مدتی که آن عالم در مملکتی که در مجاور مملکت خودش بود در حال تبعید به سر می برد آن سلطان مجددا او را به مملکت دیگری که اعتاب مقدسه (قبور ائمه اطهار) در آن بودند تبعید کرد. این عالم مدتی در آن شهری که اعتاب مقدسه بود زندگی کرد تا اینکه اراده خداوند بر این قرار گرفت که این عالم به مملکت خود وارد شد و آن سلطان فرار کرد و در خارج از مملکت خود از دنیا رفت و زمان آن مملکت به دست آن عالم جلیل القدر افتاد و به تدریج به مدینه فاضله ای تبدیل شد و دیگر فساد تا ظهور حضرت بقیة الله به آن راه نخواهد یافت.
مطلب که به اینجا رسید حکایت هم تمام شد. عرض کردم آقا حکایت تمام شد، حکایت دیگر هم هست فرمود: کفایت می کند کتاب را ببند و بگذار سر جای خودش. گذاشتم. همه ما که هنوز از حرکت آقای قاضی ناراحت بودیم که چرا جلوی امام بلند نشدند بیشتر متعجب شدیم و پیش خود گفتیم که چرا به جای اینکه ایشان یک مطلب عرفانی، فلسفی و علمی را مطرح کنند که آقای حاج آقا روح الله آن را برای حوزه قم به سوغات ببرند فرمودند حکایتی خوانده شود. نکته مهمی که در برخورد آقای قاضی با امام خیلی مهم بود این است که آن دو نفری که امام را همراهی می کردند وقتی از جلسه بیرون آمدند چون این برخورد آقای قاضی با امام برای آنها خیلی سنگین بود به امام عرض کردند: آقای قاضی را چگونه یافتید؟ امام بی آنکه کوچکترین اظهار گله ای حتی با اشاره دست یا چشم بکنند، سه بار فرمودند: من ایشان را فردی بسیار بزرگ یافتم . بیشتر از آن مقداری که من فکر می کردم. این عبارت امام نشان می داد که کمترین اثری از هوای نفس در امام نبود. چون هر کس در مقام و موقعیت علمی ایشان در حوزه قم بود و با او این برخورد و کم توجهی می شد اقلا یک سر و دستی تکان می داد که با این حرکت می خواهد بگوید برای من این مهم نیست ولی آن حرکات آقای قاضی (که قطعا حساب شده و شاید برای امتحان و اطلاع از قدرت روحی امام بود) کوچکترین اثری در ایشان ایجاد نکرد که نفس امام را به حرکت وادارد و این خیلی قدرت می خواهد که ایشان نه تنها با آقای قاضی مقابله به مثل نکردند بلکه به او تعظیم هم نمودند و ما در تمام ابعاد و حالات امام (اعم از حالات چشم و سکنات ایشان) به حقیقت دریافتیم که این مطلب را که در مورد آقای قاضی می فرمایند از روی صدق و صداقت است. بر عکس ما که تمام وجودمان بسته به تعارفات بی پایه و ساختگی است، امام تمام این حالات نفسانی را پی کرده و در خود کشته بودند. این قضیه مربوط به قبل از جریان پانزده خرداد است که امام به ایران بازگشتند و به قم آمدند. هر کس از فضلا و طلاب از امام در مورد آقای قاضی می پرسیدند ایشان بسیار از او تجلیل می نمود و می فرمود کسانی که در نجف هستند باید از وجود ایشان خیلی استفاده بکنند.
بعدها مرحوم آقای قوچانی در جریان مقدمات انقلاب هر حادثه ای که پیش می آمد می فرمود این قضیه هم در آن حکایت بود بعد مکرر می گفتند که آقای حاج آقا روح الله قطعا به ایران باز می گردند و زمام امور ایران به دست ایشان خواهد افتاد. لاجرم بقیه چیزها هم تحقق پیدا خواهد کرد و هیچ شکی در این نیست. لذا پس از پیروزی انقلاب که امام به قم آمدند مرحوم قوچانی از اولین کسانی بود که به ایران آمد و با امام بیعت کرد.
به نقل از کتاب برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره) ، جلد 3 ، ص 146 تا 149 .
ادامه مطلب
ادامه مطلب
امام هادى عليه السلام در مورد وجه تسميه قم فرمودند: «اِنَّمْا سُمِّيَتْ قُمْ بِهِ، لاَِنَّهُ لَمَّا وَصَلَتِ السَّفينَةُ اِلَيْها فى طُوْفانِ نُوحٍ عليه السلام قامَتْ؛ قم را از اين جهت «قم» ناميدند كه چون كشتى حضرت نوح عليه السلام در طوفان به اين سرزمين رسيد، برخاست.»
ادامه مطلب
هر کس در بین الطلوعین یعنی بین فجر کاذب و فجر صادق ( ۵ دقیقه قبل از اذان صبح تا ۵ دقیقه بعد از اذان) این ذکر را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده میشود ولو اگر تشرف به خدمت امام زمان (عج) باشد:
صلوات (۱۴ بار)
یا مولای یا صاحب الزمان ادرکنی (۴۰ بار)
صلوات (۱۴ بار)
منبع: عرش نیوز
ادامه مطلب
اگر اندازهي رحمت خدا را ميدانستيد هر آيينه بر آن تکيه ميکرديد و جز اعمال اندکي انجام نميداديد و اگر ميزان غضب و خشم خدا را ميدانستيد گمان ميکرديد که ديگر نجات نخواهيد يافت.
ادامه مطلب