تحولات اخير در سوريه از منظر حادثه ظهور، اهميت ويژهاي دارد و شاید فصل جديدی از درگيری جبهه تاريخی حق و باطل را رقم بزند. با توجه به ادبیات روایی اسلامی ميتوان گفت که پس از جريان تاريخي «بنی اسرائیل»، که در اين دوره به تشکيل رژيم صهيونيستي در منطقه استراتژيک خاورميانه دست زده و بسیاری از مسیحیان را هم با خود همراه کرده، جريان تاريخی «بنی اميه» نيز ميکوشد تا از انزوا خارج شود و با تشکيل مجدد حکومت در سوریه (مرکز شام قديم)، آب رفته را به جوی برگرداند و با همکاری صهيونيسم بينالملل، جلوی تحولات و جريانهای منتهی به ظهور را بگيرد. طبيعتاً مقابله اين جريانهای منفی، با جريان تاريخي «بنی هاشم» و مکتب اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و تشيع علوی است که به خصوص در شرایط کنونی در ايران اسلامي، مرکزيت دارد و از اينجا مديريت ميشود.
در منابع دینی و مجامع حدیثی ما، رواياتي درباره تحولات آخرالزماني سوريه (مرکز شام قديم) وارد شده است که ميتواند دورنماي احتمالي حوادث اين منطقه را به ما نشان دهد. برخی از نکاتی که شاید بتوان از اين روایات برداشت کرد و تطبیق داد از اين قرار است:
1ـ در دوره منتهي به ظهور، فتنهاي فراگير و طولاني در سوريه به وجود ميآيد که بر همه جهان اثر ميگذارد و در پايان، به حادثه ظهور ختم ميشود.
2ـ غربی ها، روسها (طبق برداشت استاد کورانی)، ايرانيها و عربها، و خود دولت سوریه، پنج طرف درگير در تحولات سوريه هستند. ظاهراً ايران با سياست خاصي و به صورت پنهاني و پيچيده به حضور خود در اين منطقه ميپردازد اما چهار طرف ديگر، حضور علني دارند.
3ـ غربیها و روسها برای تسلط بر منطقه و تأمين منافع خود، تلاش دارند تا بر سوریه مسلط شوند اما در نهايت، مردی عرب از نسل ابوسفيان (سفياني) که غربزده، منحرف، ضد مکتب اهل بيت (ع) و مخالف سرسخت مهدويت است ظهور ميکند و احتمالاْ با ظاهری مومن و حق به جانب، و کنار زدن طرفهای ديگر، حکومت دمشق و مناطق پيراموني (حمص، حلب، قنسرين و اردن) را در دست ميگيرد. سوريه در آن روز، در اثر اين درگيریها به ويرانهای بدل شده است.
4ـ در برخي روايات، از ظهور دو سفياني سخن گفته شده است که اگر درست باشد، احتمالاً سفياني اول، زمينهساز ظهور سفياني دوم است. در واقع، چهار مرحله ميتوان تصور کرد: مرحله اول، فتنههای مقدماتي که با حضور طرفهای مختلف و درگيری و تقابل آنها پيش ميآيد و احتمالاً مانند قضيه فلسطين، مدت زيادي طول ميکشد. مرحله دوم، ظهور سفياني اول و تلاش او برای تغيير چهره سياسی و جايگاه منطقه شامات. اين مرحله هم احتمالاً مدت زیادی به طول ميانجامد. مرحله سوم، ظهور سفياني دوم و حرکت سريع وي برای تسلط بر منطقه و حذف جريان تشيع و مهدويت. مرحله چهارم، ظهور حضرت ولی عصر (ع) و تقابل ايشان با سفياني، غرب، دولتهای عرب و ساير طرفها. (مرحله سوم و چهارم در يک سال به وقوع ميپيوندد.)
5ـ اگر ظهور احتمالي دو سفياني را بپذيريم، ميتوان از کل اين حرکت (از اول تا آخر)، با عنوان «جريان سفياني» تعبير کرد که ممکن است فرایند ظهور و گسترش آن، دهها سال به طول بینجامد.
6ـ جريان سفياني ابتدائاً به دنبال حذف طرفهای حاضر در سوريه و تثبيت قدرت خود است؛ لذا در آغاز، هنوز قصد درگيری گسترده با شيعه ندارد و حتي از يک منظر، اين جريان موجب تضعيف برخي از دشمنان شيعه هم ميشود و لذا در اين دوره، شيعيان میتوانند درگيری دشمنان خود را به فال خود نيک بگيرند و سیاست ها و برنامه های ملی و منطقه ای و جهانی خود را با قدرت ادامه دهند. (يکي از همين درگيریهاي آينده که موجب تضعيف قدرت مخالفان شيعه ميشود، جنگ بزرگ قرقيسيا است. قرقيسيا، منطقهای هم مرز با سوريه، ترکيه و عراق است که ظاهراً دارای منابع نفتی کشف نشده و يا معادن ديگر مثل طلا و نقره و ... ميباشد و کشف اين معادن موجب تقابل چند طرفه جريان سفياني، روسها، ترکيه و ... ميشود و جنگ بسیار بزرگي را رقم ميزند و نیروهای دشمنان اسلام را از هم می پاشد.)
6ـ وقتي جريان سفياني، قدرت خود را نشان ميدهد، غربیها (اروپا و آمريکا و صهيونيستها و اسلام آمريکايي ترکيه) و نيز بسياري از دولتها عربی با توجه به اشتراک زياد خود با اهداف جريان سفياني و خطري که از موج عظيم خيزش اسلامي احساس ميکنند، پشت سر آن قرار ميگيرند و به آن اميد ميبندند.
7ـ جريان سفياني به عنوان هدف استراتژيک و اصلي و فوری، به فتح عراق و جنگ با ايران فکر ميکند تا از تسلط ايران بر منطقه و پيشروی احتمالی ايران به سمت قدس جلوگيری به عمل آورد؛ هر چند جريان سفياني از ايران شکست ميخورد و تا بیت المقدس عقب مينشيند و زمینه ظهور حضرت ولی عصر (عج) فراهم می گردد. سفیانی از تحولات منطقه حجاز واهمه دارد و قصد دارد که به کنترل و تسلط بر این منطقه بپردازد. ايرانيها که اين تحولات را مرتبط با ظهور ميبينند، بيشتر تحولات حجاز را رصد ميکنند و به بالا بردن قدرت خود و ساماندهي نيروهاي منطقهای ميپردازند تا در صورت ظهور احتمالی حضرت، پشت سر ايشان قرار بگيرند؛ لذا برای براندازی کلیت جريان سفياني اقدام جدي نميکنند. (يمنيها هم مثل ايرانيها عمل ميکنند. ظاهراً شيعيان لبنان هم تا حدودی از فتنه سفياني در امان هستند.)
دورنماي فوق، احتمالی است. برای اطلاع بیشتر به کتاب «عصر ظهور» نوشته علی کوراني (صفحه 95 تا 156) مراجعه کنید. اين کتاب را ميتوانيد از اين آدرس (+) دانلود کنيد.
نظرات ارسال شده